دیکشنری
words are but wind
wɜɹdz ɑɹ bʌt wa͡ind
فارسی
1
عمومی
::
حرف جزو )باد(هواست
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WORD PROCESSING
WORD SPOKEN IS PAST RECALLING
WORD SPOTTING
WORD SQUARE
WORD TO THE WISE
WORD WITH
WORDAGE
WORDBOOK
WORDINESS
WORDING
WORDLESS
WORDLY MINDED
WORDMONGER
WORDPLAY
WORDPROCESSING
WORDS ARE BUT WIND
WORDS FAIL ME
WORDS STICK IN ONE'S THROAT
WORDS TO LIVE BY
WORDS TO THAT EFFECT
WORDSMAN
WORDY
WORE
WORID
WORILESS
WORK
WORK AGAINST
WORK AMONG
WORK AROUND
WORK AROUND TO
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید